وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

موجودی درون‌گرایم
و گاهی برون‌گرایی‌ام گُل می‌کند!
من؛
اساساً یک پارادوکس متحرکم...

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفتن» ثبت شده است

راهی به آسمون نیست وقتی نه پری برای پریدن داریم

نه آسمون جایی برای پذیرفتنمون داره؛

زیر سقف سنگین سیمانی بالای سرمون اسیریم

سر و صدای الکی برای رسوندن صدامون به اوس کریم هم فایده‌ای نداره


میدونی رفیق

بچه که بودیم قصه ابراهیم رو برامون گفتن که رفت بت خونه قومش رو نابود کرد.

ابراهیم به بت پرست های اطرافش میگفت: بتی که نه حرف میزنه نه حرفی میشنوه پرستیدن نداره.

راست می‌گفت!

تو کی رو می‌پرستی؟


هی ذره ذره میلرزیم

ولی یه دفعه میریزیم؛

از آسمون سربی بالای سرمون که نفسمونو بریده

تا پاهای لرزون روی زمینمون که قوزکش یاری رفتن نداره؛

توی این شهر، بی سر و سامونیم نازنین

دامن گلدار آبی رنگت میتونه پناهگاه احوال آواری ما باشه