وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

موجودی درون‌گرایم
و گاهی برون‌گرایی‌ام گُل می‌کند!
من؛
اساساً یک پارادوکس متحرکم...

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است

آموختن زبان مادری هم، «حق مسلم ماست»

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ


محسن کرامتی مقدم: ۲۱ فوریه (۲ اسفند) از طرف سازمان یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده‌است. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی ، فرهنگی و جهت جلوگیری از مرگ زبانها انجام شد. امروز در روز جهانی زبان مادری فرصتی دوباره یافتیم تا به ریشه و گذشته خود بازگردیم؛ به اهمیت زبان مادری‌مان فکر کنیم و از فراموشی تدریجی آن نگران و شرمنده باشیم.


اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جمله قوانین نوشته شده‌ای است که علی‌رغم وضع آن توسط قانون گذاران، نه توسط دولت اجرا می‌شود و نه توسط نمایندگان ملت در مجلس مورد توجه آنچنانی است. حق "آموختن زبان مادری" در این اصل، برای همه ایرانیان به رسمیت شناخته شده و دولت موظف به اجرای قانونی است که مورد تایید همه ملت ایران است.  در اصل پانزدهم قانون اساسی آمده: « زبان و خطِ رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»

حق آموزش به زبان مادری، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‌های قومی، کنوانسیون حقوق کودک، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته است. در مقدمه بیانیه حقوق افراد متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی سازمان ملل متحد آمده: «حقوق اقلیت‌ها یکی از موضوعات بسیار مهم در جامعه حاضر بین‌المللی است که به علت بی‌توجهی بعضی از دولت‌ها به این مقوله مشکلات زیادی درمسیر تحقق صلح و امنیت به وجود آمده است. اقلیت‌های قومی، ملی و دینی در داخل کشورها سعی درحفظ و توسعه هویت قومی و فرهنگی خود دارند و به همین خاطر باعث بروز مخاصماتی در درون کشورها شده و از سوی دیگر وجود این اختلاف‌ها باعث سوء‌استفاده‌های دولت‌های دیگر همسایه نیز شده است. به همین خاطر شناسایی حقوقی برای حفظ هویت گروه‌های قومی، ملی و نژادی منجر به ثبات سیاسی، اجتماعی کشورهایی که گروه‌های مذکور در آن به سر می‌برند، می‌شود.»

حسن روحانی پیش از انتخابات در جمع مردم کردستان با تاکید بر اجرایی شدن این اصل در دولتش گفت: «این جمله را برای این نمی‎گویم که به من رای بدهید یا به این خاطر که در بیانیه اقوام و مذاهب بر آن تاکید کرده‌ام و بخشی از برنامه دولت تدبیر و امید است، بلکه ایمان و اعتقاد من این است و قلبم گواهی می دهد که ایرانی، ایرانی است و هر کس بخواهد کرد و لر و بلوچ و آذری و ترکمن، عرب و فارس را جدا ببیند او ایرانی نیست.»

پس از آغاز به کار دولت یازدهم، علی یونسی به عنوان دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌ها منصوب شد. او از رایزنی و برگزاری جلساتی با وزارت آموزش و پرورش برای اجرایی شدن این اصل قانون اساسی خبر داد و گفت: «مطابق اصل 15 قانون اساسی، آموزش ادبیات بومی و قومی می‌بایست صورت پذیرد و آقای رییس‌جمهور هم در نطق‌های انتخاباتی‌شان این قول را داده‌اند. برای این منظور ما کارگروهی را تشکیل داده‌ایم تا به این بحث رسیدگی کند و در کنار آن اتاق فکری نیز فعال شده و عده‌ای به آن دعوت شده‌اند تا بر روی آن به‌صورت تلفیقی کار کنند.»

تلاش ها برای اجرایی شدن اصل 15 قانون اساسی در حالی است که اکثریت اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مخالفت در موضوع آموزش به زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش در استان ها که اخیرا از سوی دولت اعلام شده است این مساله را تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگ کردن این زبان عنوان کردند.


پیشتر رهبر انقلاب در جمع مردم قم گفتند: ((یک ملت زبان خود را که از دست داد،یعنی از گذشته ی خود، از تاریخ خود، از سنت های خود، از میراث های گرانقدرخود منقطع و جدا می شود و از آنها بی خبر می ماند.)) [ روزنامه اطلاعات شنبه ۱۶ مهر ۱۳۷۹، صفحه دو ]

زبان ‌یکی از نمادهای بارز فرهنگ و هویت ملی ‌می‌باشد. در قران کریم به صراحت بیان شده که وجود و تنوع زبان‌‌ها از آیات و نشانه‌های خداوند علیم و حکیم ‌می‌باشد: وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ ﴿روم/٢٢﴾؛ «آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف زبان‌ها و رنگ‌هایتان از نشانه‌های خداوند ‌می‌باشند؛ بی‌گمان در آن‌ها دلایل و نشانه‌هایی برای فرزانگان و دانشمندان وجود دارد.

بنابراین «هر فرد و ملتی نه تنها این حق را دارد که خصوصیات ملی خود مانند زبان و… را حفظ نماید، بلکه وظیفه دارد که در غنی کردن آن‌ها بکوشد؛ چون با این کار نشانه‌ای از نشانه‌های پروردگار را بیش از پیش واضح و آشکار کرده است.» [1]



حقوق زبانی و مطالبات گروه‌های زبانی را ‌می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد: [2]

۱ ـ حق صحبت کردن به زبان مادری در روابط خصوصی بین اعضای گروه
۲ ـ حق استفاده از زبان مادری در عرصه‌ی عمو‌می‌ و نهادهای اداری
۳ ـ حق آموزش و‌ یادگیری زبان مادری
۴ ـ حق برخورداری از رسانه‌ها به زبان مادری


نکته‌ی قابل توجه این است که «مسأله‌‌ی‌ مهم در آموزش زبان مادری، انتقال آن به نسل‌های آینده و جلوگیری از انحطاط و زوال آن است. این انتقال صرفاً به واسطه‌ی گفتار نمی‌تواند صورت بگیرد؛ بلکه نیازمند نوشتار نیز هست. آموزش گفتار و نوشتار به زبان مادری در منزل ممکن نیست؛ بلکه ضرورتاً باید در مدرسه و با توسّل‌ به ادبیات و کتاب‌های عمو‌می ‌تدوین شده از جانب متخصّصین‌ این حوزه صورت گیرد.» [3]


با محرومیت انسان‌ها از آموزش زبان مادری نه تنها یک زبان یک گروه از بین می‌رود، بلکه فراتر از آن، آداب، رسوم، و به طور کلی گاهی فرهنگ مردمان از بین می‌رود. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سازنده شخصیت انسان، زبان مادری‌اش است. اینکه در زبان یونانی «سخن‌گفتن» و «اندیشیدن» با یک تعبیر شناخته می‌شدند به این دلیل بود که حتی در آن زمان هم فرهنگ عمومی پذیرفته بود که از اساس تفکر چیزی نیست جز سخن‌گفتن با خود. این نکته یکی از مسلمات روانشناسی اجتماعی است که اگر کودکی با زبان مادری آشنایی نداشته باشد، نمی‌تواند بیندیشد.


حال که چرخ جهان به زمان و زبان انگلیسی می‌چرخد و غول‌های رسانه‌ای غربی در پی اهداف سلطه جویانه خود همچون سالیان دور هستند، تکیه بر فرهنگ خودی و کمک به تقویت باورهای قومی-ملی از بدیهیات مواجهه با هجمه امپریالیستی پدیده "جهانی شدن" است. باید به این نکته توجه کنیم که "توسعه" الزاما با نابودی فرهنگ‌ها ایجاد نمی‌شود؛  حتما راهی هست که بتوان همراه با توسعه از فرهنگ و زبان مادری پاسداری کرد و به رشد آن کمک نمود.


منابع:

1 ـ بررسی ناسیونالیسم از دیدگاهی تاریخی و اسلامی، حیدر غلامی، نشر افق علم، چاپ اوا ۱۳۸۴، صفحه‌ی ۹۷
2 ـ حمایت از اقلّیّت‌ها‌ در حقوق بین‌الملل، دکتر ستار عزیزی، ناشر نورعلم، چاپ اول ۱۳۸۵، صفحه‌ی ۲۸۵ ـ ۲۸۶
3 ـ پایان تک‌زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴، گفت‌وگو با دکتر فرامرز تقی لو، صفحه‌ی ۱۶۴

چرا خبرنگار شدم؟!

جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ


از زمانی که بشر برای نخستین بار پا به این سیاره گذاشت، چیزی نمیدانم! از نخستین بشری هم که به پیشه ی خبرنگاری روی آورده اطلاع دقیقی در دست ندارم! اما آنچه امروز از زبان برخی دانشمندان میشنوم گویای این واقعیت است که خبرجویی، کنجکاوی و تلاش برای دانستن در نهاد همه ی انسان ها وجود دارد و منشأ این نیاز را در غریزه ی بشر میدانند.

وقتی که 15 سال سن داشتم به باشگاه خبرنگاران جوان رفتم. نه فقط برای خبرجویی، که برای خبرگویی. نه فقط برای اینکه خودم بدانم، برای اینکه میدانستم رسالتی دارم برای آگاهی خودم و دیگران...

اگر بپذیریم که جوامع انسانی به دو قطب "حاکم" و "رعیت" تقسیم شده اند؛ آنگاه جایی برای "خبرنگاران" باقی نمی ماند!!
آری! خبرنگاران نه در کاخ حاکمان جای می گیرند، و نه در مزرعه ی رعیت؛ کر، کور و لال؛ بیل به دست در آبادانی  امپراطوری تزویر حکام می کوشند.
خبرنگارانِ خانه خراب با کنار زدن مرزهای جغرافیایی و شکستن معادلات سیاسی خانه ی دروغ و ریا را هم خراب می کنند! آگاهی می افروزند و تاریکیِ نادانی و بی خبری را روشن می کنند . البته گاهی برای انجام این رسالت جان، جان، جان می دهند...

زمانی ادیسون با اختراعش(لامپ)، تاریکی را روشن کرد. اما امروز تاریکی نادانی و بی خبری را نه لامپ ادیسون و نه آنهمه پیغمبر مرسل می توانند روشن کنند!!

در قرن اخیر که به سده ی ارتباطات و فناوری اطلاعات موسوم و به عصر انفجار اطلاعات ملقب است؛ خبرنگاران برای جاری شدن جریان اطلاعات بیشترین جانفشانی را از خود نشان داده اند.آنان برای رساندن جوامع به روشنایی دانایی و آگاهی همه جانبه از رویدادها، همه ی زندگی خود را در قمارخانه ی بی رحم دنیا، به میان گذاشته اند.

کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) ، با ارایه آماری مدعی است طی 22 سال گذشته 1068 خبرنگار در جهان توسط مخالفان جریان خبر و اطلاع رسانی کشته شده اند1. این آمار فقط  برای خبرنگارانی است که هویت بین المللی آنها مشخص بوده و انگیزه قتل آنها فقط  و فقط جلوگیری از مخابره اخبار بوده است.

آمار کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) مبنی بر تلفات خبرنگاران، طی 22 سال گذشته


به این آمار می بایست دیگر فعالان رسانه ای همچون کارمندان رسانه ها(عکاس، فیلم بردار و به طور کلی همه کارگران رسانه ها) را افزود. همچنین دیگر خبرنگاران و اهالی رسانه ای که هویت آنها مبهم و علت مرگ آنها نامشخص مانده است!

آمار ها درباره ی کشته، زخمی، تبعید، اعدام و زندانی شدن پیام آوران و خبرنگاران گاهی بیشتر از آن چیزی است که توسط سازمان های بین المللی منتشر میشود. خبرنگاران حتا اگر از شلیک گلوله، شکنجه، تبعید و اعدام در امان بمانند از فشار سنگین روحی گریزی ندارند. در تاریخ نمونه های بسیاری از نگون بختی آگاهان و آگاهی بخشان وجود دارد که مبیّن درد و رنجی است که امروزه بر دوش خبرنگاران است.

اگر بخواهم درباره رسالت خودم در این حرفه بنویسم، سخنان ترایان ماتیزی (شخصیت اصلی داستان مردی که تنها سفر کرد) را نقل میکنم:

((من حقیقت را از جانب جبهه ی خودم آشکار میکنم. خبرنگاران جبهه ی مخالف نیمه حقیقت خودشان را آشکار میکنند. به این ترتیب سرانجام حقیقت کاملی به دست خواهد آمد. حقیقتی برای فردا...

 مأموریت من این نیست که با دقت تمام نقل کنم؛ بلکه این است که هراس هایی که دشمن در خاک من پدید آورده است را با امانت مطلق بنویسم. خبرنگار دشمن بدی های ما در خاک خودش را نقل می کند. نظرهای ما، هرچند متضاد دو نیمه ی یک حقیقت واحد را تشکیل میدهند.

هیچ خبرنگار جنگی نمی تواند چیزی جز نیمه ای از حقیقت بنویسد. ولی این نیمه ی حقیقت باید با نهایت شرافت و بی آنکه چیزی معاف شده باشد، نوشته شود. زیرا خبرنگار جبهه ی مخالف آن را به سکوت برگزار خواهد کرد...))2




1 آمار کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) مبنی بر شمار خبرنگاران کشته شده طی 22 سال گذشته

2 ویرژیل گیورگیو، کنستان، مردی که تنها سفر کرد، 1954میلادی