وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

وبلاگ شخصی محسن کرامتی مقدم

موجودی درون‌گرایم
و گاهی برون‌گرایی‌ام گُل می‌کند!
من؛
اساساً یک پارادوکس متحرکم...

طبقه بندی موضوعی

چرا خبرنگار شدم؟!

جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ


از زمانی که بشر برای نخستین بار پا به این سیاره گذاشت، چیزی نمیدانم! از نخستین بشری هم که به پیشه ی خبرنگاری روی آورده اطلاع دقیقی در دست ندارم! اما آنچه امروز از زبان برخی دانشمندان میشنوم گویای این واقعیت است که خبرجویی، کنجکاوی و تلاش برای دانستن در نهاد همه ی انسان ها وجود دارد و منشأ این نیاز را در غریزه ی بشر میدانند.

وقتی که 15 سال سن داشتم به باشگاه خبرنگاران جوان رفتم. نه فقط برای خبرجویی، که برای خبرگویی. نه فقط برای اینکه خودم بدانم، برای اینکه میدانستم رسالتی دارم برای آگاهی خودم و دیگران...

اگر بپذیریم که جوامع انسانی به دو قطب "حاکم" و "رعیت" تقسیم شده اند؛ آنگاه جایی برای "خبرنگاران" باقی نمی ماند!!
آری! خبرنگاران نه در کاخ حاکمان جای می گیرند، و نه در مزرعه ی رعیت؛ کر، کور و لال؛ بیل به دست در آبادانی  امپراطوری تزویر حکام می کوشند.
خبرنگارانِ خانه خراب با کنار زدن مرزهای جغرافیایی و شکستن معادلات سیاسی خانه ی دروغ و ریا را هم خراب می کنند! آگاهی می افروزند و تاریکیِ نادانی و بی خبری را روشن می کنند . البته گاهی برای انجام این رسالت جان، جان، جان می دهند...

زمانی ادیسون با اختراعش(لامپ)، تاریکی را روشن کرد. اما امروز تاریکی نادانی و بی خبری را نه لامپ ادیسون و نه آنهمه پیغمبر مرسل می توانند روشن کنند!!

در قرن اخیر که به سده ی ارتباطات و فناوری اطلاعات موسوم و به عصر انفجار اطلاعات ملقب است؛ خبرنگاران برای جاری شدن جریان اطلاعات بیشترین جانفشانی را از خود نشان داده اند.آنان برای رساندن جوامع به روشنایی دانایی و آگاهی همه جانبه از رویدادها، همه ی زندگی خود را در قمارخانه ی بی رحم دنیا، به میان گذاشته اند.

کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) ، با ارایه آماری مدعی است طی 22 سال گذشته 1068 خبرنگار در جهان توسط مخالفان جریان خبر و اطلاع رسانی کشته شده اند1. این آمار فقط  برای خبرنگارانی است که هویت بین المللی آنها مشخص بوده و انگیزه قتل آنها فقط  و فقط جلوگیری از مخابره اخبار بوده است.

آمار کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) مبنی بر تلفات خبرنگاران، طی 22 سال گذشته


به این آمار می بایست دیگر فعالان رسانه ای همچون کارمندان رسانه ها(عکاس، فیلم بردار و به طور کلی همه کارگران رسانه ها) را افزود. همچنین دیگر خبرنگاران و اهالی رسانه ای که هویت آنها مبهم و علت مرگ آنها نامشخص مانده است!

آمار ها درباره ی کشته، زخمی، تبعید، اعدام و زندانی شدن پیام آوران و خبرنگاران گاهی بیشتر از آن چیزی است که توسط سازمان های بین المللی منتشر میشود. خبرنگاران حتا اگر از شلیک گلوله، شکنجه، تبعید و اعدام در امان بمانند از فشار سنگین روحی گریزی ندارند. در تاریخ نمونه های بسیاری از نگون بختی آگاهان و آگاهی بخشان وجود دارد که مبیّن درد و رنجی است که امروزه بر دوش خبرنگاران است.

اگر بخواهم درباره رسالت خودم در این حرفه بنویسم، سخنان ترایان ماتیزی (شخصیت اصلی داستان مردی که تنها سفر کرد) را نقل میکنم:

((من حقیقت را از جانب جبهه ی خودم آشکار میکنم. خبرنگاران جبهه ی مخالف نیمه حقیقت خودشان را آشکار میکنند. به این ترتیب سرانجام حقیقت کاملی به دست خواهد آمد. حقیقتی برای فردا...

 مأموریت من این نیست که با دقت تمام نقل کنم؛ بلکه این است که هراس هایی که دشمن در خاک من پدید آورده است را با امانت مطلق بنویسم. خبرنگار دشمن بدی های ما در خاک خودش را نقل می کند. نظرهای ما، هرچند متضاد دو نیمه ی یک حقیقت واحد را تشکیل میدهند.

هیچ خبرنگار جنگی نمی تواند چیزی جز نیمه ای از حقیقت بنویسد. ولی این نیمه ی حقیقت باید با نهایت شرافت و بی آنکه چیزی معاف شده باشد، نوشته شود. زیرا خبرنگار جبهه ی مخالف آن را به سکوت برگزار خواهد کرد...))2




1 آمار کمیته حمایت از خبرنگاران (cpj) مبنی بر شمار خبرنگاران کشته شده طی 22 سال گذشته

2 ویرژیل گیورگیو، کنستان، مردی که تنها سفر کرد، 1954میلادی


نظرات  (۱)

لینکی برار <3

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">